مادری که با کودک ۷ ماههاش عکاسی ورزشی می کند | موقع عکاسی آرام برایش لالایی می خوانم
عکسهایش درحالیکه یک دستش به دوربین عکاسی است و در آغوشیاش دختر کوچکش، در حال بازی در شبکههای اجتماعی وایرال شده و حسابی سروصدا کرده است.
روزنامه همشهری- فهیمه طباطبایی: عکسهایش درحالیکه یک دستش به دوربین عکاسی است و در آغوشیاش دختر کوچکش، در حال بازی در شبکههای اجتماعی وایرال شده و حسابی سروصدا کرده است. فاطمه خواجه پور، عکاس ۳۰ساله سیرجانی که واکنشها درباره او ۲ مدل است؛ برخی این حرکت او را تشویق میکنند و نمونهای از مادران کارآمد میدانند و در مقابل بعضی دیگر معتقدند که فرزند خردسال او بهخاطر مادر دچار آسیب میشود. اگرچه هیچکدام از این نظرات، حرفها و کنایههای دیگر برای او مهم نیست و راه خودش را ادامه میدهد.
چه شد که تصمیم گرفتی با دختر ۷ماههات عکاسی خبری و ورزشی کنی؟ چرا مثل همه مرخصی زایمان نگرفتی؟
من تا ۲هفته قبل از زایمانم، عکاسی میکردم و استراحت نداشتم. برای عکاسی مسابقات والیبال یا عکاسی محیطهای خبری دیگر میرفتم و بعد زایمان هم کارم را از ۳ماهگی «پناه »شروع و تلاش کردم که فرزندداری مانع کارم نشود و پناه هم در کنار خودم باشد.
اغلب افراد، وقتی عکسهای شما را حین عکاسی با پناه میبینند، این سؤال در ذهنشان ایجاد میشود که چرا او را پیش مادر یا همسرتاننمیگذارید و اصولا سختتان نیست کار کردن با یک بچه ۷ماهه در آغوشی؟
سخت که هست. بالاخره هم دوربین سنگین است و هم پناه را در آغوشم گرفتهام اما دوست ندارم که بچهام را تا ۲ سالگی از خودم دور کنم؛ چون طبق اصول روانشناسی کودک تا ۲سالگی باید در کنار مادرش باشد و در آغوش او بزرگ شود.
واکنش دیگران مثلا همکارانتان به این حرکت شما چیست؟
واکنشها هم مثبت است و هم منفی. مثلا در بازی فوتبال گل گهر و فولاد، یکی از همکاران عکاس مرد دائم غر میزد که « چرا بچه رو آوردی؟ الان اذیت میشه، آخه این چه کاریه؟ و…» یا در مسابقات والیبال یکی کنار زمین میگفت که «مراقب باش توپ تو سر بچه نخوره، الان اگر توپ بخوره تو سرش میخوای چی کار کنی و…» درحالیکه پناه نهتنها اذیت نمیشود بلکه در آغوش من در حال بازی است و من یک دستم در دستش است و دائم با او حرف میزنم و حتی وقتی میبینم که خوابش میآید حین عکاسی آرام برایش لالایی میخوانم.
چقدر این نگاه که کودک ۷ماهه شما حین عکاسی خبری و ورزشی اذیت میشود، درست است؟
پناه واقعا اذیت نمیشود، چون عادت دارد و اتفاقا اجتماعی هم شده و با زبان خودش با دیگران حرف میزند و توقع واکنش از طرف آنها را هم دارد. شده از ۷صبح تا ۱۰شب با من بوده و هم خوابیده، هم شیر خورده، هم بازی کرده و اتفاقا به بقیه انرژی مثبت هم داده، در حدی که برنامههایی که او را نمیبرم، همکاران دائم میگویند که چرا پناه را نیاوردی؟ قطعا مادر از بقیه به فرزندش دلسوزتر است و این تصمیم من برای بودن پناه در کنارم مبنای علمی داشت و وقتی ۲ ساله شد، خیالم راحت میشود و میتوانم او را به کسی بسپارم و کار کنم.
اگر حین کار شما گرسنه شود یا نیاز به تعویض پوشک داشته باشد یا گریه کند، چطور؟ در این موقعیتها چه کار میکنید؟
اگر پناه شیر بخواهد یا نیاز به تعویض پوشک داشته باشد، جایی را پیدا میکنم و حتما به امور شخصی او میرسم، حتی اگر گرسنه باشد، حین کار به او غذا میدهم و چون به این فضا عادت دارد، اتفاقا حالش خوب است و بازی میکند. قطعا جایی اگر حس کنم خودم یا پناه اذیت میشویم، او را در خانه میگذارم.
برخی میگویند شما با این حرکت اجتماعی میخواهید به زنان دیگر نشان دهید که میشود همزمان با کار، بچه داری هم کرد.
نه اتفاقا! تصمیم من کاملا شخصی بود و فقط برای نگهداری از فرزند خردسالم این کار را کردم اما در ادامه بازخوردها زیاد بود و هرکسی برداشت خودش را از کار من داشت، مثل مادر جوانی که پیام داد من با دیدن تو انگیزه گرفتم و یا در مقابل بعضیها هم به من این انگ را میزنند که سناریو نویسی کردم که دیده شوم یا از دولت پول گرفتم که تبلیغ فرزندآوری بکنم که برایم مهم نیست.
و ظاهرا کار دومی هم دارید؟
بله. من در کنار بچهداری و عکاسی، یک آنلاین شاپ دارم و آن را هم مدیریت میکنم.